اعتکافِ دل

وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا

اعتکافِ دل

وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا

سلام خوش آمدید

• 87 اصلا اهمیت ندارد که اینترنت ندارم!

شنبه, ۳ مهر ۱۴۰۰، ۰۸:۴۲ ب.ظ

این پست دقیقا یک دهن کجی به همان عنوان پست است!

هرچند که یک هفته است اینترنت درست و درمونی ندارم که وبلاگ هارو بخونم و پست بگذارم اما باز هم نتونستم صبر کنم این عکس هایی که داغ داغ با دوربین‌گرفتم ( دوربین گوشی البته ) سرد بشند و منتشر کردنش رو موکول کنم به روزهای منتهی به اخر هفته و ذوق و شوقی هم که از گرفتن این عکس ها و به اشتراک گذاشتنشون دارم از بین بره. هرچند همچین عکس هایی هم نیستند اما من که خیلی بیرون نمیرم ولی وقتی میرم بیرون از چیزایی که باهام حرف میزنند و نظرم رو به خودشون جلب میکنند عکس میگیرم. ساعت ها دارم با اینترنت ضعیف عکس هارو بارگزاری میکنم اما گفتم که اهمیت نداره.

یکی از جاهایی که خیلی دوستش دارم دوتا کتابفروشی هایی هستند که ازشون کتاب میخرم. این یکی از اون کتابفروشی هاست که اولین کتابم رو از اینجا خریدم. خیلی ویترین و دکور درش رو دوست دارم.

انگار یک کتافروشی از دهه 70 یا 50 هست برای همین از ویترینش حس خوبی میگیرم.

عکس هایی که میگیرم هرکدوم یک نشانه از بخش های مختلف شهرم دارند با حرف هایی پشت فرامتنِ عکس هست. مثل این عکس هایی که نقاشی روی دیوار کوچه ای هست که ایستگاه تاکسی های زرد رنگه. همونجا که قبلا سقفش چترهای رنگی زیباداشت اما برداشتن. (ولی من از اونجا عکس دارم که در پست های آتی درمنظر عموم قرار خواهد گرفتم :دی)

این نقاشی قشنگ رو ببینید. اون دتا فنچ عاشق هم که روی شاخه درخت نشستن ازهمه قشنگتر :*)

میدونید زیباسازی شهر خیلی خوبه. بنظرم حتی طرح های ساده ای مثل همین نقاشی چتر میتونه شهر رو زیباتر کنه.

یه بازارچه هست که وقتی واردش میشی پر از بساط دستفروش های لباس، روسری هایی که آویزونه.میوه و این جینگول مینگولای دخترونه مثل کِش مو و گیره و ... میوه های ترو تازه‌باسیفی جات کلم و هویج و کاهو و لیمو و قارچ و...

اون نارنگی سبزا فقط :*) ترش اینقدر ترش که از لیمو ترشم ترش تره :)

این قسمت رو خیلی بگم که وقتی از جلوی این قسمت رد میشیم یه بوی حرمی میپیچخ که نگو! دلم میخواد همونجا بشینم و فقط این عطر حرم رو بو بکشم.

آقا وقتی خودِ امام رضا(ع) نمیطلبه ما همینجوری باید دلتنگی حرم رو رفع کنیم دیگه :((

خب این هم از یکی دیگه از پست های عکس دار سریالی بیخودی وی.

قشنگ واضح و معلومه چقدر نامحسوس توی عکس ها امضا زدم :دی

ان شاءالله عمری باقی بود از این پست های بی فایده ثبت خواهم کرد :))

پ.ن: از اینیستاگرام برای انتشار دادن عکسام استفاده کردم ولی خوب اصلا میلم به سمتش نمیکشه برای همین خیلی سر نمیزنم. انگار یک جوریه:( شاید هم چون فالوور زیادی ندارم بخاطر همونه یا چون اون مدلی که اینجا احساس میکنم شما خوشتون میاد و احساساتتون رو مینویسید نسبته به عکس و متن. ولی در کل اینجارو خیلی خیلی دوست دارم  و دلم میخواد عکسام رو اینجا به اشتکراک بزارم تا شما هم مثل من لذت ببرید :)

این عکس رو یادم رفت ثبت کنم توی پست. اون یکی کتابفروشی دیگه ای که میرم تو مسیر رفت یه آقایی کنار خیابون گل میفروشه. این دفعه گل هاش خیلی قشنگ و دلبر بودن حقیقتا:*)

از جمله گل های بهشتی این گل حسن یوسف ها هستن از بس ترکیب رنگ قشنگ و جذابی دارند:*)

  • به قلمِ یاس ارغوانی🌱

نظرات (۱۲)

  • علیرضا ‌‌
  • خیلی هم قشنگ=)

     

    +چرا بی‌فایده؟ اتفاقا تنفسی هست بین پست‌های متنی طولانی

    پاسخ:
    ممنون قشنگ میبینید :)

    من خودمم عکس گرفتن و نوشتن با عکس رو بیشتر دوست دارم هرچند نوشته های کوتاه باشه.
  • فاطـــღـــمـه ツ
  • عکسا قشنگ بودن :)

    من علاقه زیادی به عکاسی دارم ولی تنها جایی که میتونم ازش عکس بگیرم در و دیوار اتاقمه X/:

    پاسخ:
    :*)

    منم همه عکسام از گل های رجِ بیست و پنجم فرشه اتاقمو خط خطی های مداد روی میزمه😅 ولی وقتی میرم بیرون مدام در حال عکس گرفتن از در و دیوار کوچه و پشت نویس ماشین و... ام😅

    نرگس.... :`)

    عالی بودن عکسا

    پاسخ:
    :*)
    مقل اینکه اقبال عمومی از این پستا خوبه ها :) بیشتر بزارم؟
  • 𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊 ‌‌
  • اوه‌...قشنگ بوی عطر و زعفرون فروشی های دم در حرم پیچید توی بینیم:")

    من که خودم توی مشهدم از قبله محرم هم نرفتم حرم!...لعنت به این کروناT-T

    جسارتا کدوم شهری؟:]

    پاسخ:
    نگووو T-T دلم برای بازار رضا تنگ شد😭😭 برای اون مغازه های چفت تو چفت هم که پر از تسبیح و... هستن😭😭
    برو برو جای من برام دعاهم بکن 😭😭

    من در 350 کیلومتری مشهدم :)
  • 🎼 کالیستا
  • چه حس خوبی داد این پست. آنقدر که اگه پیوندش نکنم یه حس خوبو از همه دریغ کردم.

    پاسخ:
    چه حس خوبی داد این کامنت :*) لطف داری ^-^

    نقاشی روی دیوار رو خیلی دوست دارم (: مخصوصا اون فنچا! خیلی حس خوبی دارن.

    پاسخ:
    اره اره یه دیوار هایی هست هفت خان رستم رو روش مثل پرده کشیده بودن خیلی خوب بود منتها اون طرفا نرفتم عکس بگیرم :)
    فنچا همچین باآرامش نشستن دلم خواست منم :*)

    حسن یوسفات خیییلی قشنگنننن قبول نیییست

    پاسخ:
    اینا که مال من نیستن ولی اگه حسن یوسف های مامانم رو ببینی چی میگی :))))

    عه؟

    ما اینجا کلی گیاه مختلف و گاها عجیب غریب داریم ولی مامان میگه دستش به حسن یوسف نمیره. هربار سعی کردیم نشد<

    پاسخ:
    آره :)
    ماهم یه عالمه گل های به قول تو عجیب غریب داریم اتفاقا دوسته تا مدل حسن یوسف هم داریم. باز برعکس دست مامانم به حسن یوسف میره :)

    به به 

    میشه آدرس میوه فروشی رو بدین؟ آخه سیب قرمزاش خیلی خوب بنظر میاد :)

    پاسخ:
    انتهای خیابان دست راست :دی

    عه

    پروف قدیمی =)

    پاسخ:
    اره خیلی دوستش دارم :)

    کتاب فروشیه:)

    پاسخ:
    خیلی نوستالژیکه:)

    به به از اون پستهاییت که خیلی دوستشون دارم :))

     

    پاسخ:
    😊

    ارسال نظر

    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">