کوهِ املت

بچه که بودم وقتی توی کارتون ها و انیمیشن ها کوه آتشفشان نشان میدادند، بجای ترس و لرز از مواد مذاب و فکر کردن به اینکه آدم چگونه به زغاله و بعد به پودر آدم تبدیل می شود،به این فکر میکردم که اگر من توی جزیره ای اتفاقی سکونت گزینم و اتفاقا کوه آتشفشان فعالی هم داشته باشد، با این همه املت، منو این همه خوشبختی محاله! گفتم املت شاید فکر کردید از کوه و جزیره چرا رسیدم به املت؟! باید بگویم تصور من از مواد مذاب، اتش و گداخته های آتش نبود بلکه کوه مثل قابلمه ای از املت خوشمزه پُر شده بود. البته فقط تصور بود و واقعیت نداشت اما در همان کودکی از ته ته قلبم ارزویم داشتن کوه املت بود. آن هم با ریحان بنفش. به به. حتی فکرش آدم را از خود بِدَر می کند.

  • نظرات [ ۵ ]
    • به قلمِ یاس ارغوانی🌱
    • پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۰

    شروع برای بودن

    بنامِ خدا

    برای نوشتن، برای خالی کردن اتاقِ ذهن اینجارو انتخاب کردم. نوشتن، دغدغه ها، ثبت روزمرگی و بیان آرزوها و رویاها.

    «أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ»
    من کارم را به خدا واگذار می‏کنم زیرا که او به (احوال) بندگان بیناست.💚

    با اینکه وبلاگِ قبلیم رو دوست داشتم اما فضای وبلاگم حسابی سنگین شده بود.

  • نظرات [ ۱۰ ]
    • به قلمِ یاس ارغوانی🌱
    • چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۰
    به نامِ خدای کلمات

    ~اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

    ~الهی در جستجوی آنچه برایم مقدر نکرده‌ای خسته‌ام مکن.~

    چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۰ ساعتِ18:29

    کانال تلگرام؛t.me/parchinraz
    پیوندها