اعتکافِ دل

وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا

اعتکافِ دل

وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا

سلام خوش آمدید

بی‌وفا

سه شنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۴۵ ق.ظ

~هوالرحیم

همیشه برام سوال بود که آدمی چقدر میتونه حماقت کنه همچنان که طرفش در حقش ناحقی و نامردی می‌کنه و بی‌وفایی اولین و آخرین رفتارش در مقابل آدمیه ولی همچنان غرق اون علاقه‌ی مریض‌گونه و سمی باشه؟! الان که تو موقعیت قرار گرفتم با سلول سلول وجودم، اعتیاد به این ماده‌ی مخدر مزخرف و سمی رو درک میکنم. 

انگار خدا تا طعم تلخ چیزی رو تو دهنت نشونه، راضی نمیشه که از دور کسی رو درک کنی و احساسی رو بفهمی! حتما باید بسوزونه تا معنای آتیش رو بفهمی. اشکال نداره! از پس این سوختن و خاکستر شدنه که ققنوس وجودت متولد میشه.

صبح چشمم به این بیت شعر شهریار افتاد. کم و بیش توصیف حال من بود. توی سایت گنجور زدم که کاملش رو بخونم و البته نظرات و تفاسیر کاربران رو. همیشه از این کار خوشم میومد.

تو با اغیار پیش چشم من، می در سبو کردی

من از بیم شماتت، گریه پنهان در گلو کردم...

#شهریار

  • به قلمِ یاس ارغوانی🌱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">