عصاره آزادی شد بی‌امنیتی. اینکه بترسی راحت توی خیابون قدم برداری. اینکه کمترین ترسی که داشته باشی، ترس کشیده شدن چادر از سرت‌و فحش خوردن به اعتقادات‌و خانوادت باشه! نتیجش شد از دست دادن عزیزانت‌و ترس از دست دادن بقیه توی روز روشن وسط شهری که زندگی میکنی. نتیجش شد ترورو ماست مالی کردن جنایت‌ها.
آره این شد ثمره آزادی‌ای که میخواستین.
طفلی آزادی که شد دستمایه‌و بازیچه چنتا بچه که نه میدونن آزادی چیه‌! نه میدونن چی میخوان از زندگی!
اگه این آزادیه من حالم از آزادی بهم میخوره.
دیکتاتورهای کوچولوی بیرحم که فقط زورتون به چهارتا انسان بیگناهِ بی‌دفاع میرسه.