اعتکافِ دل

وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا

اعتکافِ دل

وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا

سلام خوش آمدید

خواب/رویا؟

شنبه, ۲۵ تیر ۱۴۰۱، ۱۰:۳۳ ب.ظ

سریال* جدیدی که میبینم، یه چیز جالبی داره که ذهنم رو به فکر و تصور وا داشته. توی سریال انسان ها و موجودات دیگه‌ای به اسم نئانتل‌ها زندگی می‌کنند که شبیه انسان هستن اما از جهاتی متفاوت و دارای نیروی خارق‌العاده‌ای ان، از جمله رویا دیدن! درواقع منظورشون همون خواب و رویاییه که انسان در حال خوابیدن میبینه و توی فیلم انسان ‌های عادی از این نیرو برخوردار نیستن. یک جایی از فیلم مردم قبیله به پسری که ایگوتو هست (دورگه انسان و نئانتال)، با تعجب از دیدنش در حالت خواب و شنیدن صداها و حرکاتش به این دلیل که داره خواب میبینه، می‌پرسن: رویا دیدن چطوریه؟! اصلا وجود داره؟ اون پسر میگه: من درحالی که دراز کشیدم و چشام بسته‌ان، چیزی اینجا نمیبینم و نمیشنوم، اینجا هستم، ولی یکجای دیگه، درحال انجام یه کار دیگم. در حال دریافت و تجربه حس های دیگه". بعد دیدن این سکانس‌ها فکرهای توی سرم مثل نخ های کاموا دورهم پیچیدند و پیچیدند تا جایی که شدن یه کلاف سردرگم از چندین نخِ متفاوت. توی اون آشفته بازار این فکر پرید وسط میدون. این فکر که چرا من دیگه نمیتونم خیالپردازی کنم؟! نکنه منم از این موهبت محرومم؟! نکنه فقط توهم بوده؟! خواب و رویا با خیالپردازی یه تفاوت داره و اون هم اختیاری بودن دومی و غیر ارادی بودن اولیه ولی من که خواب میدیدم ولی خیال‌پردازی چی؟! من ازش محروم شدم؟ شاید از وقتی که میل بافتنی هام رو کنار گذاشتم و تمام کلاف‌های کاموا رو بیرحمانه توی پلاستیک، درون کمد پشتِ جعبه های پر از وسایل بی مصرف و کم مصرف، محبوس کردم، به نفرینشون دچار شدم؟! به نفرین کامواهای بینوایی که هزاران آرزو و رویا برای تبدیل شده به چیزی که میخواستن و رسیدن به اون هدفی که باهاش خیالپردازی کردن داشتن، اما من بی‌رحمانه اون هارو توی تاریکی و سیاهیی زندانی کردم.احتمالا این درد و دل شکستی تبدیل به خشمی شد که با اون طلسم سیاه من رو هم از این ویژگی محروم کنند! جادوی سیاهی که دیگه نتونم رویاپردازی کنم و غرق اون کهکشان لاینتهیِ عظیم بشم! نتونم از جامِ بلورینِ رویاپردازی بنوشم و از طعم شیرینش از خود بی خود شم؟! اما حقیقت همینه. هرچند تلخ من دیگه توانایی خیال‌پردازی ازم سلب شده. خیلی وقته با فکرهای شومِ ترس از آینده و اینکه چی میشه، سحر شدم و توی زندان این طلس محبوسم. این واقعیت که قدرت تصور چیزا و کارهایی که دوست داشتم رو از دست دادم، از بادام تلخ و یا حتی از دمنوش گل‌گاوزبون  هم تلخ تره. هرچه که هست دلم برای خیالپردازی و رویا بافی حسابی تنگ شده.

*سریال Arthdal Chronicles

  • به قلمِ یاس ارغوانی🌱

نظرات (۸)

  • فاطمه ‌‌‌‌
  • خیلی جالبه، دقیقا تو موقعیتی که از دست این همه رویابافی خودم شاکی‌ام، این پست رو می‌بینم. داشتنش یه درده، نداشتنش یه درد دیگه :(

    پاسخ:
    رویابافی وقتی کلافه و عصبیت میکنه که نتیجه مطلوبی توی دنیای واقعی برات نداشته باشه و من نسبت به رویابافی همین حسو داشتم جوری که رویابافی رو کاملا گذاشتم کنار! :(

    رویا پردازی رو هیچ قدرتی در جهان نمیتونه از ادم بگیره

    جز خودش

    رویاها مرز ندارن ولی ما دفن شده در واقعیت رویا ها رو هم با خودمون دفن میکنیم

    پاسخ:
    جز خودش! و من خودم از خودم اینو گرفتم.
    شاید چون بیش از حد به رویا به عنوان یه پیشبینی دل بستیم نه صرفا رویا بافی و وقتی شکست میخوریم دست از رویا بافی برمیداریم.

    حواست بود که وقتی در مورد نخ های کاموا می‌نوشتی، داشتی خیالپردازی میکردی؟! 

    از این موهبت محروم نیستی،  فقط باید از یه زاویه دیگه بهش بپردازی :))

    پاسخ:
    نه راستش! فقط به این فکر می‌کردم که مثل گذشته نیستم. با این حرفی که گفتین یکم به خودم امیدوار شدم =))
    اصل رویا باف بودن تک بعدی نبودنه :)

    بنظرم ما فقط گاهی همه چیز رو خیلی جدی میگیریم و یادمون میره تو ذهنمون یکم رویا و خیال ببافیم. ولی خوبی رویاپردازی همینه که آسان رایگان و در دسترسه شاید فقط نیازه یه گوشه بشینی و چشمات رو ببندی و شروع به بافتنش کنی.

    پاسخ:
    درسته =) خیلی خوب گفتی. رویا بافی کمی تسکین دهندست.

    سریالش قیشنگه ؟

    پاسخ:
    اوممم سریالش تاریخی و فانتزیه. عاشقانه کمتر از 10 درصد داره و ماورایی و یکمم خشنه. اگه این مدلی سریالی دوست داشته باشی بنظرم داستان جالبی داره. تقریبا فضای داستان به لحاظ طراحی لباس و دکور مثل نارنیا و شایدم بازی تاج و تخته. البته بازی تاج و تخت رو ندیدم ولی از لحاظ شکل صحنه و اینا میگم. داستان خوبی داره :)

    هر شب قبل خواب یه رویای خوب رو برای خودم میچینم که نیازی به پول داره نه برنامه ریزی طولانی مدت . میدونم یه قانون نانوشته هست که میگه همه چی تغصیر دست پیشه اس ولی من هر وقت تو خودم به رویاهامفکر کردم بهش رسیدم . ولی اعتقاد  دارم یه کار خوبی رو اگه میخوای بشه باید جار نزنی مخصوصا با افراد غیر نزدیک . نتیه اکثرا نشدنه .

     

    + من فکر میکردم این سریال شبیه بازی تاج و تخت باشه برای همین ولش کردم . تو خونه ما بدون سانسور گناهه کبیرس . منم دوبله ببینم که نصفه سریال ههای خارجی رو متوجه نمیشم . پس هیچ .

     

    الان دارمهمین بازی مرکبو میبینم که اسم وبلاگمه . واقعا فقر چه میکنه با جماعت . 

     

    خواب یا رویا رو اگه زیاد بهش دل ببندی میبینی اکثرش نمیشه . نمیدونم چه نیرویی وجود داره و حداقل برای من که اینه . 

    پاسخ:
    درسته منم همیشه رویا بافی میکردم منتها همون پیش بینی کردن و شکست خوردن تو پیش بینی ع۱بیم میکنه.


    +نه نه مثل بازی تاج و تخت نیست اصلا و ابدا! خیلی سریال خالصیه و چیزی نداره. مثل باقی سریال کره‌ای های عادی. از لحاظ تاریخی و طراحی صحنه و لباساشون گفتم. البته من بازی تاج و تخت رو ندیدم از روی عکس ها و پوستر های فیلم تطبیق دادم به لحاط ظاهری. و بدون سانسور قابل دیدنه چون تقریبا هیچی نداره. همش جنگ سر قدرت و حکومته و خب انتطار چیز نابهنجاری ازش نمیره اصلا و ابدا!

    فقر از هر چیزی برای از بین بردن جامعه سالم خطرناک تره.


    موافقم .

     

    شما بگو یه بوسه . من به مادر 70 سالم برمیخوره : ))))

     

    تو گوشی میبینم  اگه بشه

     

    + بازیگرهاش خوبن . سونگ جونگ کی که خیلی جذابه . اصلا شبیه 36 ساله ها نیست . 

     

    از هر چیزی برای جامعه خطرناک تر خاموش بودنه . ما انسانهای زیادی رو داریم که حتی تو همین بیان کلی از خواسته هاشون صحبت می کنن ولی تو واقعیت ارومتر هستن یا برعکس اینجا خیلی لپ گلی هستن و بیرون اینجا برج زهرمار .

     

    من فکر میکنم اعصاب وقتی میره که دنیا با نیازت قدم بر نمیداره . پول میتونه ما رو مینیمالیسم کنه و کلی چیز جدید بخوایم اما واقعیت اینکه از کودکی ما خواسته هامون فقط یه رویاست تو دلمون . اونجا مهمتر بوده . البته شاید دنیای دخترها فرق داره .

     

    من هیچ وقت دوچرخه سوار نشدم و اینو کسی اطرافم متوجه نشد که دلم میخواست سوار بشم . احتمالا با رویاش خیلی سر کردم ولی مشکل فقر نبود . چون من یک چشم ام نابینا بود از هر ورزشی منع شدم . نوجوان که شدم این خواب و رویا منو بیشتر سمت ورزش برد . به نظرم اینجاش خیلی مهمه . اینکه مهار بشی بعدش چیکار میکنی ! یکی میره دوچرخه مردمو میدوزه یکی هم میره کارت پخش کن میشه اسباب بازی بخره .

     

    به نظرت چیکار کنیم همیشه از اشنفتگی به درست قکر کردن برسیم ؟ 

     

    فیلم مورد علاقه من دربنده بخاطر همین تصمیماتش . خیلی راضیم ازش گرچه خودم سراسر گناهم . میدونم میفهمم . کلی ادم ازم رنجیدن .

     

    ولی دارم تلاش میکنم ایشالا درست میشه همه چی

     

     

    پاسخ:
    پیشاپیش شرمنده دیر جواب نظرتون رو دادم!

    :)

    حساسیت معمولا توی افراد مسن هست دیگه :)

    +من بخاطر سونگ جونگ کی دیدمش. و این بشر اصلا ادا نیست. خودخودخود نقش بنظرم. خیلی بازی قشنگی داره.



    جامعه غرق سکوت! آره انگار از خیلی تلاش نافرجام و حل نشدن میاد.


    :))

    هیچ آدمی کامل نیست.

    انشاءالله.

    تلاش نافرجام رو همه تجربه می کنیم . اما سه نوع چیز باعث سکوت میشه :

     

    بازداری هیجانی . این نوع بیماری نتیجه کودکی دشواری هست که اغلب تجربه می کنیم . که بچه برای طرد نشدن از دیگران و بله شنیدن کم کم یادمیگیره ظاهر سازی کنه .  این نتیجه خواسته های نزدیکانه . این افراد در بزرگسالی کاملا بی عاطفه میشن . 

     

    مورد افرادی که بخاطر بی اعتمادی کم حرف میشن چون سندروم بی اعتمادی اجتماعی نصیب شون شده که نتیجه تجاوز یا خیانت و یا حتی مورد ساده تری مثل شکست عاطفی بوده . این افراد جذب انسانهای بد میشن و از خوبی نفرت دارن بخاطر ناخوداگاه شون

     

    مورد سوم افراد مقایسه گر با مخلوطی از کمالگرایی . دیگه این دسته واضحه مشکل چیه کمتر توضیح میدم

     

     

    شاید موارد خاص هم باشه مثلا یه نفر بخاطر افسردگی ناشی از کند پیش رفتن کارها یا شکست خوردن بعد از کلی تلاش که موجب افسردگی بشه رو هم حساب کنیم اما در کل همه شجاعت ما و حتی میزان انتظارمون از شرایط همه و همه بسته به نوع تربیت و خاطرات مون داره که قطعا به یکی از اون سه دسته برمیگرده .

     

    یعنی خیانت دیدن . درک نشدن .بی اعتمادی و کمال گرای مطلق

     

    همه اینها باعث میشه بترسی دیگه به ادم ها حرفای دلتو بزنی 

     

     

    =-=-=-=-=-=-=-

     

    پی نوشت : همین سونگ جونگ کی هم الکی نامزد کرد که  نتیجه تبلبغات بود . خیلی از کره ای ها نتیجه رفتار عمومی هستن و برای همین ارایش زیاد و جراحی پلاستیک و غیره توشون زیاده . از همه مهمتر اینکه طرفدارا توقع دارن اینا ازدواج نکنن ! : ))))))

    ارسال نظر

    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">