یه مِـه غلیظی الان اینجارو دربرگرفته که موقع برگشت، فاطمه گفت:اینقدر یه کاری عجیبی دلت میخواد توی این مه انجام بدی، مثلاً...

گفتم: مثلاً بری گُم شی!!!

بعد دوتایی زدیم زیر خنده و گفتیم: دقیقاً اااااا ...