اعتکافِ دل

وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا

اعتکافِ دل

وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا

سلام خوش آمدید

کتاب دعبل و زلفا

يكشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۰، ۰۶:۲۵ ب.ظ

کتاب دعبل و زلفا نوشته مظفر سالاری، یک داستان عاشقانه در دل تاریخ، زمان حکومت و ظلم و جور عباسیان و اوج مظلومیتِ اهل بیت پیامبر(ص) هست. این کتاب در زمان زندگانی امام موسی کاظم و زندگانی امام رضا(ع) هست.

خب نظرم راجع به کتاب رو میخوام بنویسم. اسپویل نشده داستان چون با دید کلی ازش نوشتم.

اول باید بگم شخصیت اصلی شخصی به اسم دعبل خزائی،شاعر محب اهل بیت(ع) هست که در مزمت و هجوه ظلمتِ خلافه عباسی بر اهل پیامبر(ص) شعر های بسیار تند و گزنده در دوران خودش داره. دعبل برای دیدن امام موسی کاظم(ع) راهی بغداد میشه و در مسیر راه دیدار امام(ع) جریانات زیادی رو زیر سرمیگذرونه و داستانی عاشقانه هم که داستان اصلی کتاب هست به وجود میاد.و درآخر هم موفق به ملاقات امام رضا(ع) و سرودن شعری مخصوص برای ایشون میشه. و شخصیت بعدی هم که دختر ماجراست به اسم زلفا که دختری بشدت معتقد و محب ولایت هست.

خب بعد تموم کردن کتاب رفقم و درباره این شاعر توی اینترنت چیزهایی خوندم. دعبل خزائی کسی هست که به سختی به دیدار امام رضا(ع) مشرف میشه و قصیده بسیار طولانی ای که بسیار معروفه به نام "تائیه" برای اهل بیت (ع) سروده رو نخستین بار برای شخصِ امام رضا(ع) میخونه و دراین بین هم دو بیت رو امام خودشون، به شعر دعبل اضافه میکنند. و البته در پایان شعر، دعبل اشاره به امام زمان(عج) میکنه و اینکه ظلم و ظلمت روزی به پایان خواهد رسید و منجی خواهد امد و... که درباره این قسمت شعر امام رضا(ع) به دعبل میگن : این بخش رو روح القدوس به زبان تو جاری کرده.

نقطه عطف این کتاب که درواقع مثل کتاب رویای نیمه شبِ کتاب قبلی مظفرسالاری برای حداقل من وجود داشت حضور شخصیت امام موسی کاظم (ع) و و همچنین امام رضا (ع) و صدالبته معجزه های این بزرگوار هست. کتاب رویای نیمه شب گرچه آنچنان که انتظار می رفت و تبلیغ شد جذاب نبود ولی بخاطر حضور امام زمان(عج) و معجزه ایشون من کتاب رو خیلی دوست داشتم، همینطور که این کتاب رو بخاطر حضور امام (ع) دوست دارم. داستان عاشقانه کتاب برای من که آنچنان جذاب و خیره کننده نبود، اگرچه عاشقانه خوبی بود ولی من چون عاشقانه دوست ندارم و به یمن حضور امام کاظم وامام رضا (ع) این کتاب رو خوندم. ولی بشدت از نوع گفتار دعبل لذت میبردم. این تند زبانیش نشون از سرنترس داشتن دربرابر ظالمان عباسی برای من ستودنی بود. گاهی میگفتم الا هست که زبان دعبل رو از وسط با شمشیر دو نیم کنن. نیش زبانش اون هم در اون دوران خفقان خیلی خوب بود.

نکات جالب این کتاب برای من:

حضور اهل بیت(ع) و بیان برخی معجزه های ایشون مثل کتاب رویای نیمه شب

نحوه گفتار دعبل و تند زبانیش، حق گوییش دربرابر حکومت ظالم عباسی

اینکه از یه داستان عاشقانه برای بیانِ یک بخش از تاریخ استفاده کردن هم خوب بود.

جملات قشنگ کتاب :)

ساده و روان بودن کتاب.

توصیفات جالب از مکان ها

نکاتی که دوست نداشتم:

داستان از اواسط برای مثل ابتدا کشش نداشت و یک سیر نزولی پیش گرفت بنظرم.

و عاشقانه بیش از حدش!

چرا همش دختره بسیار زیبا و دلفریب بود؟! :/ مگه ما زشتا چمونه؟ :( :دی

در کل کتاب رو بخاطر حضور اهل بیت(ع) دوست داشتم. پیشنهاد میکنم دست کم یکبار بخونیدش.

جملات زیبای کتاب که دوستشون داشتم:

کسی که تجربه تلخی را دوباره تجربه کند،
قابل سرزنش است!

جمله ای از امام همانند کیمیا،
مس وجود انسان های مستعد را به طلا نزدیک می کند.


همیسه غبطه خورده ام
به کسانی که عزت نفس خود را
قربانی هوا و هوس نکرده اند!

چیزی که از حق نشانی در خود ندارد، حتی اگر سر به آسمان بساید
و ابر قدرت زمانه باشد، نابود شدنی ست.

پ.ن:عکس از اینترنت

پ.ن:اگر کتاب رو خوندین نظرتون رو بیان کنید :)

  • به قلمِ یاس ارغوانی🌱

نظرات (۸)

سلام 

من اتفاقا رویای نیمه شب رو بیشتر دوست داشتم . این کتاب رو از نیمه به بعد به زور خوندم ‌. نکته ی مثبتش از نظر من آگاهی از زمان امام کاظم (ع) بود و بودن امام رضا (ع) در ماجراهای پایانی کتاب .

 

نکات ضعفش از نظرم : یکی اش این بود که همون طور که تو گفتی همه قهرمان های قصه های آقای سالاری خیلی زیبان ! حتی کنیزهارو هم میگه خیلی زیبا و فلان و ...

این منو زده میکنه ! 

 

یه مورد دیگه هم عاشقانه های زیادیشه ! آخه زن و شوهر که همیشه قربون صدقه هم نمیرن ! تو قصه های ایشون خیلی زیاده این قضیه ‌‌... انگار خیالات یه دختر چهارده سالس .

 

کلا داستانه خیلی گیرا نیست ، بودن اهل بیت و جنبه ی تاریخی اش یکم آدم و جذب میکنه از نظر من . 

 

رویای نیمه شب باز از نظرم داستان بهتری داشت .

پاسخ:
سلام :)

اوهوم :)

من رویای نیمه شب و دعبل و زلفا باهم در یک ردیفند.

آره درسته دقیقا. بسیار زیبا سفید و حتی بور :/



اینم هست. درسته عاشقانه های حوصله سر بر و اییی چندش زیادی نداشت ولی خب بهتر بود یکم واقع بینانه رفتار میکرد . اینو باید ذکر کنم.

اره منم دلیل اصلی جذب شدنم به خوندنش همین حضور اهل بیت(ع) بود.

رویای نیمه شب هم جالب بود فقط تهش یجوری بود. کلا میدونی این کتاب هم بعد رسیدن دعبل به زلفا افت کرد.

ممنون که نظرتو نوشتی :*)

سلام.

ممنون از معرفی این کتاب.

پاسخ:
سلام.

ممنون که خوندید :)
  • چوی زینب دمدمی
  • رویای نیمه شب رو هم هنوز نتونستم بخونم. ولی واقعا بابت معرفیش مچکرم:))

    پاسخ:
    توی وقت آزاد بخون. بدلیل حضور امام زمان رنگ و بوی خوبی داره کتابش :)
    خواهش میکنم :*)

    #فوتو بای یو؟ :_)

    پاسخ:
    😉💚
  • چوی زینب دمدمی
  • دلم میخواست ولی کتابخونه بستستTT

    پاسخ:
    بخاطر کرونا؟
    خداروشکر اینجا کتابخونه بازه :)
  • حاج‌خانوم
  • سلام

    اینو بیشتر از رویای نیمه‌شب دوست داشتم. درباره زنان حقیقتاً دقت نکردم که چرا همه رو میگه قشنگ و سفید و بور که اگر اینجوری باشه، به نظرم نقطه ضعف بزرگیه، ولی صبر کن، یه چیزی ته ذهنم هست، کتاب رو ندارم، توی طاقچه بی‌نهایت هم نیست که نگاه کنم، درباره کنیز همسر هارون‌الرشید که اتفاقا خیلی جذابه، اینو نمی‌گه‌ها...

    و دوسه سال پیش خوندمش.

    کتاب‌ جدیدشون، مرا با خودت ببر رو خیلی بیشتر از دوتای دیگه دوست داشتم.

    از نکات مثبت کتاب، این بود که دعبل رو علیرغم اینکه از اصحابه، خیلی غیرقابل دسترس نشون نداده و بدی‌هاش رو هم گفته...

    در مجموع قلم حاج‌اقا مظفرسالاری رو دوست دارم، اینکه برای عاشقانه نوشتن، به توصیفات زنان روی نمیاره و کلی میگه و رد میشه،  برام قابل احترامه و وارد خال لب و خط چشم و... نمیشه.

    ملتمس دعا

    پاسخ:
    سلام خوبید؟ :)

    خیلی درباره زنان  نبود ولی از همون کنیزای دربار عباسی زیباروی و مانند فرشتگاه نوشته بود یجورایی خیلی تملق بود :)


    کنیز هارون همون زلفا؟ آره درباره زلفا که خیلی زیباست نسبتا زیاد میگه.

    من اتفاقا دارم کتاب شبهای صورتی رو میخونم. اینطور که معلومه عاشقانست.

    اره درسته واقعا. دعبل رو یک انسان سفید نشون نداده بود. مثلا گفته بود دعبل هم به دربار رفت هم شراب خورد و... و اینش باعث شد اونو مثبت و سفید و نگاه صفر یا صدی بهش نداشته باشیم :)

    قلمشون روون و خوبه. گفتم من این دوکتاب رو بخاطر وجود امام زمان در اون عصر تاریخی و بهره گرفتن از معجزاتشون و ساختن یه روایت خوب و عامیانه دوست دارم :)

    نه توصیفات زیبایی جسمانی نداره فقط خیلی زلفا بیشتر از حد زیبا بد و دعبلم همینطور.

    محتاجیم به دعا :*)

    سلام
    فکر کنم دو سال پیش خوندمش. رویای نیمه شب رو نخوندم فقط تعریفشو شنیدم. تعریف دعبل و زلفا رو هم زیاد شنیده بودم ولی به نظرم خیلی معمولی بود. یعنی نکته خیلی ویژه و خاصی نداشت. 
    برای من اونجا که شهادت امام موسی بن جعفر رو توصیف میکنه خیلی توجهم رو جلب کرد و به این فکر میکردم چقدر از دست دادن امام سخته و چقدر ما بیچاره‌ایم که امام زمانمون در غیبته...

    پاسخ:
    سلم :)

    بله منم نظرم همینه که بزرگترین نقطه قوت داستان حضور ائمه هست :)

    رویای نیمه شب هم جحالبه نسبتا هم تراز همین کتابه. خوندش خالی از لطف نیست.

    مسئله این کتاب اینکه با وجود آنچنانی نبودنش ولی ته داستان یه غم بزرگی به دل آدم میشینه :(


  • حاج‌خانوم
  • الحمدلله رب العالمین

    یعنی بگو اسم، عمرا یادم بمونه، ولی همه داستان یو حفظم🤣😂

    زلفا نه

    ببین دقت نمی‌کنی چی میگم!😅 زلفا که به دست هارون نرسید...

    اونی که بعدا میشه زنِ طبیب... زلفا که هیچ‌وقت خدمت کسی رو نمی‌کنه که بهش بگی کنیز فلانی...

    منظورم کنیز زبیده است که یکی هم زیادی عاشقش بود، هی براش عاشقانه می‌خوند، ته داستان هم می‌فهمیم با طبیب ازدواج کرده و با هم میان خونه دعبل برای درمان چشمای زلفا، اون! درباره اون نمی‌گیره سفیده

    پاسخ:
    :)
    آها منظورتون عتبه است؟
    عطبه آخرش زن ابن سیار طبیب شد.
    درسته درست گفتین. آخه فکر کردم منظورتون همون سلما یا زلفاست :)

    ابوالعتابه بود که عاشق عتبه بود.
    :)

    ارسال نظر

    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">